Warning: include(../header.php): failed to open stream: No such file or directory in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.20.php on line 4

Warning: include(): Failed opening '../header.php' for inclusion (include_path='.;C:\php\pear') in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.20.php on line 4
ام الكتاب | آموزش قرآن كريم

آموزش قرآن کریم

اصطلاحات تجويد(?)
سبب مدّ
سبب مدّ دو تاست 1. لفظي 2. معنوي
سبب لفظي آن است كه در خود لفظ ديده مي‎ شود، و در تلفظ ظاهر مي‎ گردد و آن همزه يا سكون است كه بعد از حرف مَدّ قرار مي‎ گيرد.
سبب معنوي، آن است كه در لفظ مشهود نيست، و معناً موجب مدّ مي‎ گردد و عبارتست از ازدياد و مبالغه و زياده روي در نفي، در ما، نافيه ـ لا، نافيه ـ لا، ناهيه و به آن مد مبالغه نيز مي‎ گويند. مانند: لا رَيْبَ فيهِ (در قرآن شكي نيست) لا جَرَمَ (چاره‎اي نيست) ـ و ما يَنْبَغي لَهُ (براي او سزاوار نيست) كه الف -ما- و -لا- نافيه و ناهيه حرف مدّ است، و به اندازه دو تا سه الف به لحاظ مبالغه در نفي، كه سبب معنوي است كشيده مي‎ شود.
سبب معنوي چندان كاربرد عملي ندارد. و به عنوان تقسيماتي كه در بخش مدّ در كتب تجويد شده جهت اطلاع آورده مي‎ شود.

سجده‎هاي قرآن
در قرآن مجيد پانزده آيه سجده دار وجود دارد كه بعد از شنيدن يا خواندن چهار آيه آن سجده واجب مي‎ گردد، و بر يازده آية ديگر سجده مستحب است.

سجده‎هاي واجب
1. آيه 15 سوره سجده. 2. آيه 37 سوره سجده (فصلت)
3. آخرين آيه سوره نَجم 4. آخرين آيه سوره عَلَق

سجده‎هاي مستحب
1. آخرين سوره اعراف 7. آيه 15 سوره رَعد
2. آيه 48 سوره نحل 8. آيه 107 سوره اَسري
3. آيه 58 سوره مريم 9. آيه 18 سوره حجّ
4. آيه 77 سوره حجّ 10. آيه 60 سوره فُرقان
5. آيه 25 سوره نمل 11. آيه 24 سوره (ص)
6. آيه 21 سوره انشقاق

سُكُون (از صفات عارضي حروف)
در لغت ضد حركت است. به غير از حروف قلقله كه عبارت بودند از: (ب ـ ج ـ د ـ ط ـ ق) بقيه حروف الفبا را -حروف ساكنه- مي‎ گويند. زيرا نياز به حركت و جنبش در محل و جايگاه خود براي تلفظ ندارند، و هنگام اداي آنها سكون و آرامشي در اصل مخرج حرف، بوجود آمده و به آساني تلفظ مي‎ شوند.
سكون از صفات عارضي حروف مي‎ باشد.

سُكون
وقتي كه حرفي هيچ حركت نداشته باشد، ساكن است، علامت سكون حرف به صورت دايره كوچك نشان داده مي‎ شود (ه) مانند: هَلْ، امِنْ، اَرْسِلْهُ
سكون بر دو قسم است: سكون لازم و سكون عارض
سكون لازم ـ آن است كه سكون جزو شكل حرف و ساختمان آن است، مانند سكون در كلمه هَلْ و مِنْ و كمْ، كه سكون در اين كلمات سكون لازم است.
سكون عارضي ـ آن است كه جزو كلمه و ساختمان آن نمي‎ باشد،‌ و بنا بر ضرورت و هنگام وقف و ادغام كبير بوجود مي‎ آيد، مانند: مِنَ اللهِ كه هنگام وقف مِنَ الله خوانده مي‎ شود، و حركت حرف آخر حذف مي‎ شود، و در هنگام ادغام كبير مانند: قالَ لَهُمْ كه فتحه لام كلمة اول لفظاً حذف و ساكن مي‎ شود و سپس دو حرف لام در يكديگر ادغام شده، و بصورت مشدّد به اين شكل خوانده مي‎ شود قَالَّهُمْ

شدّت
يعني قوّت صدا و سخن گفتن، شدّت از صفات اصلي و ذاتي حروف است. هشت حرف از حروف الفبا داراي اين صفت هستند كه عبارتند از: (همزه ـ ب ـ ت ـ ج ـ د ـ ط ـ ق ـ ك).
جهت سهولت در يادگيري و حفظ، آنها را در كلمات زير جمع نموده‎اند: اَجَدْتَ طَبَقَكَ (حالت را نيكو كردي يا طبق خود را بخشيدي).
اين حروف را حروف شَدِيدَه مي‎ نامند. زيرا با شدت تلفظ مي‎ شوند، بويژه اگر ساكن باشند، صدا از شدت قوّت به كلي متوقف مي‎ شود و كشيده نمي‎گردد، و مانند كلمات مشدّد (تشديد دار) ادا مي‎ شوند.

صَفِير
صَفِير صوتي ممتد است بدون حرف، كه از سر زبان و ميان دندانهاي ثناياي بالا و پائين خارج مي‎ شود. صفير از صفات عارضي حروف است، و حروف (ص ـ س ـ ز) داراي صفت صفير مي‎ باشند. زيرا هنگام اداي حروف مذكور، صوتي شبيه به صداي گنجشك پديد مي‎ آيد. صفير - صاد- شديدتر از سين و زاء خفيف‎تر از آن دو مي‎ باشد.

صفات حروف (اصلي)
صفات حروف بر دو قسم هستند: صفات اصلي و صفات عارضي. صفات اصلي يا ذاتي صفاتي هستند كه لازمه حروف بوده، و از آنها جدا شدني نيستند. و آنها ده صفت به شرح زير مي‎ باشند.
1. جهر 2. هَمس 3. شدّت 4. رِخوت 5. اِطباق 6. اِنفتاح 7. استعلاء 8. استفال 9. اذلاق 10. اِصمات.
/پاورقي 1. صفات هريك از حروف براساس حروف الفبا بيان خواهد شد./
لازم به تذكراست، كه هر يك از حروف تهجّي، پنج صفت از صفات اصلي را داراست ولي هيچگاه دو صفت اصلي ضد يكديگر مثل (شدت و رخوت) در يك حرف جمع نمي ‎شود، ولي ممكن است چند صفت غيرمتضاد اعم از اصلي و يا عارضي مانند جهر، شدت، انفتاح و قلقله و غيره در يك حرف جمع گردد. بنابراين هر يك از حروف الفبا داراي چندين صفت اصلي و عارضي مي‎ باشند.

صفات حروف (عارضي)
صفاتي كه لازمه حروف نمي‎باشند، بلكه براي حسن قرائت و زيبايي آن بر آن عارض مي‎ شوند. صفات عارضي زينت تلاوت هستند. فرق اين صفات با صفات اصلي اين است كه، صفات عارضي برخلاف صفات اصلي با هم ضديّت نداشته، و حتي با صفات اصلي نيز ضديتي ندارند. اين صفات عبارتند از:
1. صفير 2. قلقله 3. سكون 4. تفشّي 5. اِنحراف 6. تكرير 7. اِستطاله 8. لين 9. غُنّه 10. بُحَّه 11. خَرورَه 12. نَبر 13. نفخ و نَفث 14. خفاء 15. هاوي.
/پاورقي 2. توضيح اين صفات براساس حروف الفبا در جاي خود آمده است./

صِلة ميمي
هرگاه ماقبل ميم جمع، مضموم و مابعدش متحرك باشد در حال وصل، حرف -واو- و اگر ماقبلش مكسور باشد، حرف -ياء- به آن متصل مي‎ شود، و آنرا - صلة ميمي- مي‎ گويند كه، در اختلاف قرائات بكار مي‎ رود مانند: عَلَيْكُم و عَلَيْهِمْ كه بصورت عَلَيْكُمُو و عَلَيْهِمِي خوانده مي‎ شوند.
حفص راوي عاصم، فقط در كلماتي كه بعد از ميم جمع، -هاء ضمير- باشد صله داده يعني با اشباع خوانده است مانند:
أَسْقَيْناكُمُهُ ـ قَدَّمْتُمُهُ ـ سَمِعْتُمُهُ ـ رَأَيْتُمُهُ كه بصورت أَسْقَيْناكُمُوهُ ـ قَدَّمْتُمُوهُ ـ سَمِعْتُمُوهُ ـ رَأَيْتُمُوهُ خوانده است و در رسم الخط نيز با - واو- نوشته شده است.

صوت
صوت بر اثر لرزش شديد اجسام ايجاد مي‎ شود، و صداي انسان نيز نتيجه ارتعاش و لرزه تارهاي حنجره است كه بوسيله هوا صورت مي‎ گيرد.
حنجره در ابتداي ناي قرار دارد، و جايگاه پديد آمدن صداست، و داراي سه غضروف است، و چنانچه غضروفها از هم جدا و دور شوند، صداي بَم و در صورتي كه بهم نزديك شوند، حنجره تنگ شده و صداي زير بوجود مي‎ آيد.
صوت شناسي يا (فُنتيك ـ phonetic) علمي است كه درباره حروف تهجّي، اصوات هم مخرج، كلماتي كه از جهت حروف يكسان و با تغيير حركات، معاني مختلف دارند، كشش صوت و آهنگ و جملات استفهامي و غيره و خيشومي (از درون بيني) بودن بعضي اصوات، آموزش تلفظ صحيح كلمه و جمله، و همچنين مطالعة حركات و اعضاء گفتار (لبها ـ دهان ـ زبان ـ دندان ـ كام ـ حلق) و تازه كردن نفس و تغييرات دستگاه تكلّم از جهت نظري و عملي آنها، بحث مي‎ كند.

ضَمِير
ضمير اسم معرفه ‎اي است كه، جانشين اسم ديگر مي‎ گردد، و براي رفع تكرار آن مي‎ آيد. و بر متكلّم يا مخاطب و يا غائب دلالت مي‎ كند و بر دو قسم است: ضمير متصل و ضمير منفصل.
ضمير متصل مانند: مِنْهُ ـ اِنَّهُ كه ضمير -هُ- به مِنْ و اِنَّ متصل شده است.
ضمير منفصل مانند: هُوَ و هِيَ، هُوَ مَعَكُمْ اَيْنَ ما كُنْتُمْ،
/پاورقي 3. سورة‌ حديد، آية 4./
هاء ضمير را هنگاميكه ماقبل و مابعدش داراي حركت باشد با اشباع مي‎ خوانند و در غير اين صورت بدون اشباع خوانده مي‎ شود.
/پاورقي 4. به اشباع ضمير و نيز اشباع مراجعه شود./

علم قرائت
قرائت قرآن عبارت است از: اداي كلمات به گونه‎اي كه بر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نازل گرديده است. و فلسفه آن نگهداري و حفظ الفاظ قرآني از تحريف و تبديل مي‎ باشد. و يا به عبارت ديگر علم قرائت عبارت از طريقة خواندن قرآن مجيد، مطابق قرائت قُرّايي كه سند قرائت آنان حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ منتهي مي‎ شود، و هدف و فايده آن نيكو خواندن قرآن كريم است.


Warning: include(../footer.php): failed to open stream: No such file or directory in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.20.php on line 136

Warning: include(): Failed opening '../footer.php' for inclusion (include_path='.;C:\php\pear') in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.20.php on line 136